من تمام این افراد رو افراد فعال جامعه می نامم.
جالب برای من افرادی هستند که جزء درصد فعال جامعه به حساب نمی آیند و من انها رو گروه غیر فعال یا غیر موثر می نامم. این افراد که در جامعه ما کم هم نیستند، در واقع خود موقعیت شغلی را به وجود نمی آورند و درموقعیت بوجود آمده دیگران فعالیت مثبتی نمی کنن، اینها تنها حرکت رو به رشد دیگران را متوقف می کنن. این گروه ضریب هوشی کمی داشته و تنها فرمانبر افرادی هستند که در ذهنشان آنها را مرشد می شناسند.
حالا یک راست می روم سر اصل ماجرا
واقعیتش اینه که انگیزه افرادی که بعد از انتخابات مردم معترض را به چوب و شیلنگ و ... کتک می زدند برایم قابل درک نیست، از این مهمتر میزان اهمیت این افراد در پروسه مالی و صنعتی و ... کشور هستش؟؟!!؟
یعنی میخوام بدونم با فرض محال اینکه تعداد دو طرف درگیری برابر بوده باشد، موقعیت مالی و علمی دو طرف به چه شکلی بوده و حتی اگر این آقایون مزدور دولتی(چون ظاهراً برای این کاری که انجام داده اند دستخوش هم دریافت نموده اند) می توانستند حریفان خود ساخته شان را از صحنه به در کنند چه اتفاقی می افتاد، آیا همین افراد ، مدیری داشتند که برایش کار کنند و در مقابل غر بزنند و یا حتی مدیری کار بلدی داشتند که جلوی حماقتهای کاریشان را بگیرد؟!؟
زمانی که تلویزیون یک ایرانی را به عنوان افتخار آفرین در موضوعات مختلف نشان می دهد (دانش آموز المپیادی، مدیر برتر صنعتی، ورزشکار، مخترع، شرکت کننده در مسابقات تلویزیونی و ...) منظور کدام یک از طرفین است؟!؟
اصلاً این حضرات اهمیتی در چرخه مالی و علمی و فرهنگی و ... این مملکت دارند؟

No comments:
Post a Comment