Thursday, September 17, 2009

انتشار عکسهای خصوصی

میگن وقتی آتش میاد تر و خشک و با هم میسوزنه. حالا ما هم به نوعی گرفتار شدیم، چند ماهی برای دیدن Prison Break مقاومت کردم اما خلاصه آتشش دامن من رو هم گرفت، تازه 5 دی وی دی اون رو دیدم. فکر کنم این داستان ادامه دارد تا چند هفته درگیر باشم. البته وقتی هر کجا میری صحبت این سریال میشه و تو هم آرشیو کاملش رو داشته باشی ، آخر سر مجبور میشی تو هم تو هم تستش کنی، و ..... دیگه کارت تمومه......ه
*******************************************
دوست دارم یکسری عکس خصوصی مردم رو هم بگذارم تا ببینم صاحب هاشون کی صداش در میاد. این رو هم بگم که داغ داغن و تازه از تنور در آوردم،



حقیقتش این بچه بنده خدا، یک لحظه بلند شد به باباش گفت:
میشه اینقدر پات رو تکون ندی بذاری من بخوابم؟!!!!؟
تو که معلوم نیست حواست کجاس؟!؟



این آقا پسر هم مثل رفقای باباش حواسش همه جا بود غیر اون جایی که باید باشه و کمی قوه قهریه نیاز داشت
این هاله نور برای آقا "محموده" فقط کمی جابجا شده
آخه همانطوری که معلومه، این آقایون هم حواسشون نیست و ظاهراً کسی! اون رو کش رفته بوده

**************************

نکته 1: همونطوری که معلومه هنوز صفحه ام رو درست نکردم. تازه بهونه اش هم که پیداشه وقت ندارم
:D

نکته 2: سی دی ها امانته و به کسی نمی دم! شرمنده

No comments: