باران گرفت وگریه ی پنهان ما ندید
خوابید شهر وخواب پریشان ما ندید
تاوان بی نزاكتی از عاشقان گرفت
آن كور دل كه چاك گریبان ما ندید
ما خود دریده ایم قبا را مگر كسی
در روز مرگ پیكر عریان ما ندید
بر ایل ما چه رفت كه دلتنگ ما نشد
در عكس ما چه دید كه در جان ما ندید
مست است آنكه یاد حریفان ما نكرد
خواب است آنكه خون شهیدان ما ندید
دلتنگم از كسی كه مزامیر سبز را
در عقل سرخ سید خندان ما ندید
عبدالجبار کاکایی
No comments:
Post a Comment